وقتی داستان هدایت دوستان به جمع خانواده صمیمی عباسمنش را می خوانی، جمع کثیری از اعضای این خانواده را می یابی که متفق القول از «دوره قانون آفرینش» به عنوان نقطه عطف زندگی شان یاد می کنند.
«قانون آفرینش» تلفیقی است از قوانین زندگی(قانون فرکانس-قانون توجه- قانون باور) و کلام هدایتگرِ خداوند به عنوان قوانین بدون تغییر گفته شده در قرآن، برای اینکه فکر خداوند را بخوانیم و به شیوه ی قوانینِ او زندگی مان را مدیریت کنیم تا بتوانیم از مسیر خلق خواستههایمان لذت ببریم؛
دوره قانون آفرینش، راهنمای استفاده از امکانات جهان است و با توضیح ساز و کار جهان هستی، به ما نشان میدهد که:
- باورهای ما چطور ذهن مان را کدنویسی و برنامه ریزی می کند
- این برنامه ریزی، به چه شکل اتفاقات زندگی مان را رقم می زند
- و چطور می توانیم آگاهانه این برنامه برنامهی ذهنی را به منظور خلق خواسته هایمان، از نو بنویسیم؛
نتیجهی رسیدن به این حدّ از تشخیص، «احساس کنترل آگاهانه بر اتفاقات زندگیمان» است. یعنی بالاترین حدّ از توانایی یک انسان.
نتیجه این دوره:
درک قوانین زندگی است؛ درک سنتهای خداوند و ساز و کاری است که بر جهان هستی قرار داده است و این جنس از ادراک به ما کمک می کند تا به نقطهی «راسخون فی العلم» نزدیک شویم و به وسیلهی کنترل فرکانسها و کانون توجهمان، کنترلی آگاهانه بر تمام اتفاقات زندگیمان داشته باشیم.
قادر به تشخیص تصمیمات آگاهانه و صحیح بشویم؛ ایمانی راسخ برای اجرای آن تصمیمات و غلبه بر ترسهایمان را بسازیم
هرچه این دفترچه راهنما را بهتر بشناسیم، بهتر میتوانیم فکر خداوند را بخوانیم و به فرکانس خداوند نزدیکتر بشویم تا از الهامات هدایتگرانهای بهره ببریم که ما در مسیر خلق خواستههایمان پیش میبرد و مسیر این خلق را لذت بخش میکند؛
مهمترین موضوعی که قانون آفرینش به شما یاد میدهد، درک خاصیت فرکانسی خودت،رابطهی فرکانسیای که با جهان دارید و خلق آگاهانهی اتفاقات زندگیات به وسیلهی این خاصیت است.
ممکن است بپرسید دانستن این موضوع چه تفاوتی ایجاد می کند؟
پاسخ این است که تمام تفاوتها در نتایج افراد، از همین جا آغاز میشود
زیرا تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء بازتابی از باورها و فرکانس های خودمان است. این اساس جهان هستی است.
یعنی هر فکری که در ذهن شماست یک فرکانس خاص دارد. هر فرد با افکاری که در ذهنش میپروراند و کانون توجهاش، فرکانسهایی به جهان ارسال میکند که او را در یک مدار خاص قرار میدهد میکند و در آن مدار با اتفاقات، آدمها و تجربههایی احاطه میشود که هم اساس با فرکانسهای غالب او (باورهایش) هستند.
یعنی واقعیتی ثابت به نام شانس یا سرنوشت غیر قابل تغییر، وجود ندارد. بلکه موضوع انتخاب شماست که تصمیم گرفته ای از میان میلیاردها مدار در این جهان و امکان تجربهی اینهمه نعمت و ثروت، در مدار تجربه ی این جنس از اتفاقات قرار بگیری.
بنابراین، خبر خوب این است که:
شرایط کنونی ات را به عنوان واقعیت زندگی ات نپذیر. زیرا شما از همین شرایطی که اکنون دارید میتوانید با تغییر فرکانسها و باورهایتان، به شرایط دلخواه هدایت شوید
زیرا به محض تغییر کانون توجه شما، جایگاه فرکانسی شما در جهان تغییر می کند و به همین منوال نیز اتفاقات و شرایط هم به اندازهی آن فرکانس، شروع به تغییر کردن میکند. این یعنی به کار گرفتنِ آگاهانهی قدرت خلق کنندگی.
.:10 بخش از نسخه قدیمی دوره اضافه شد:.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.